۲- پرشین بلاگ مرحوم نشده بود.

 

من بیخبر بودم چون بیش از یکسال میشد که وبلاگ ننوشتم. وگرنه پرشین بلاگ سرومروگنده سر جاش نشسته ! فقط دات کامش شده بود دات آی آر ! توو وبلاگ کهنه زیارتتون میکنم چون وبلاگ هم از اوون چیزاییه که کهنه اش بیتره ( به کسر با و سکون یا ! ورژن جدید بهتره ! ). یا حق.

۱- بعد از سالها ! ادامه دکتر فاستوس در مرحوم پرشین بلاگ

 

من از سال ۷۷ شروع به کار با اینترنت کردم. ۲-۳ سال اول به وبگردی و  چت بازی ( و تمام ملحقاتش) طی شد . از سال ۷۹ یا ۸۰ یک وبلاگ به اسم تمام ناتمام توو پرشین بلاگ شروع کردم تا همین ۲-۳ سال پیش هم تووش مینوشتم.

حالا که میرم ببینم چی به سرش اوومده؛ میبینم فعلا به نظر سووتگردیده شده میاد ! تحقیق نکردم ببینم میشه بازیافتش کرد ( مثل زباله ) یا نه. اوونموقع که مینوشتم گاهی جو میگرفتم با خودم فکر میکردم چقدز خوبه این بلاگ ها که آدم واسه خودش مثلا ۱۰۰ سال ! دیگه میره نوشته های ۱۰۰ سال قبلشو نگاه میکنه و... نگو به ۱۰ سال هم نمیکشه !

خوب اول بسم الله اینجاست. من زلفعلی ۱۲۳ سال دارم. ( مفهوم بس عمیق این اسم منو واداشت که از این اسم استفاده کنم ).

به قول اوون بابا : این همه فتنه مگر زیر سر زلف تو بود !

حالا..اون اسب بزرگ آهنی منتظره.... حالا اون یاره منه که میروه سر بالا ؛ حالا دسمالی گرفتو میزنه گرما را !......حالا باور بکنم یا که باور نکنم؛ دردی درمون نمیشه کاری آسون نمیشه......حالا راه تو دووره دله من چه صبوره....حالا که رسیدم اینجا پر قصه برا گفتن پر نیاز تو برای آه کشیدنو شنفتن......حالا برم ؟ یا که نرم؟..برو بابا برو بابا !!....حالا......اه ! مگس !! خر مگس ! ...بابا میخواستم بگم حالا باید برم که خیلی کار دارم. ( این یکی از بیماریهای منه : بهش میگن : free association  !! ).